حرف ربط:
کلمه هایی هستند که دو کلمه یا دو جمله را به هم ربط می دهند وآن ها را هم نقش و هم پایه یکدیگر می سازند و یا جمله ای را به جمله ای دیگر ربط می دهند و یکی را وابسته دیگری قرار می دهند:
- مثال: مجید به خیابان رفت و بهروز دید
در این جمله و حرف ربط است دو جمله را به هم ربط داده و آن ها را هم پایه هم ساخته است
دیروز مجید را دیدم و سفارش بهروز را به او رساندم.
در این جا و دو جمله مستقل را هم پایه ساخته و آن ها را به هم مربوط ساخته است.
- مجید را صدا زدم که سفارش بهروز را به او برسانم.
در این جا که حرف ربط است و جمله سفارش بهروز را به او برسانم را به جمله مجید را صدا زدم وابسته کرده است.
- تا نکوشی موفق نمی شوی.
در اینجا تا جمله ی نکوشی را به جمله موفق نمی شوی وابسته کرده است.
- اما و ولی و ولیکن
دو جمله را ربط می دهد اما کاربرد معنایی منفی به جمله می دهد
به دوستم زنگ زدم اما جوابم را نداد
- چون و زیرا
زمانی که جمله ای دلیل جمله دیگر را بیان می کند
- بعد و سپس
برای ربط جملات هست
زمانی که جمله بعدی در مرحله بعدی قرار می گیرد
پروانه از خواب بیدار شد،صورتش را شست بعد پرواز کرد
برخى از حروف گاه حرف ربطند و گاه حرف اضافه.
به این مثالها توجه کنید:
تا: این حرف اگر نشان دهنده دلیل چیزى یا کارى باشد، حرف ربط است.
مثال: «پیامبر مشتاق و بیتاب به خانه آمد تا اوّلین فرزند فاطمه را ببیند.»
و اگر پایان چیزى یا کارى را نشان دهد، حرف اضافه است.
- چون: این حرف اگر دلیل یا شرط را نشان دهد، حرف ربط است: «غروب من چون درست بنگرى، طلوع من است.»
و اگر براى مثال آورى باشد، حرف اضافه است: «انسان هایى چون على هرگز تکرار نمى شوند.»